دختری با طعم پرتقال
دخملم دومین پاییز هم شروع شد هر وقت مهر ماه میشه یادم به این میفته که قرار بود دختر پاییزی من باشی و حالا دختر تیرماهی منی .....انگار گرمای وجودت میخواست مرا پایبندتر از همیشه کند عاشقتم مامانی.... امسال مامان مجبوره هر روزه بره سرکار و شما رو هرروز باید ببرم پیش مامان فرشته خیلی زحمتش میدیم ولی به هیچکس به اندازه اون اعتماد ندارم تا گلمو دستش بسپارم ایشالا بزرگ میشی واسش جبران میکنی خیلی دقیق تر بهتر و مهربونت از من ازت نگهداری میکنه عزیزمه ... اینجا هم یه روز صبح هست که شال و کلاه کردین واسه رفتن به خونه مامان فرشته.. دخترک بعد از یه حموم دلچسب تو آفتاب داغ پاییز .......وای موهاشووووو ...
نویسنده :
مامان الهام
23:04