یه مامان بد
دخمل نانازی مامان این روزا خیلی خیلی ددیی شده همش میگه بریم دد دد دد ..حتی وقتی دد هستیم باید بریم دد نمیدونم این دد دقیقا کجاست که ما واسه دخترمون پیدا نمیکنیم
خلاصه که دنیایی هست دنیای بچگی......
همه روزام پر از هستی شده یعنی پر از زندگی شده مادری من اینو به تو مدیونم شاید نبودم اگر نبودی که قطعا نبودم...
گاهی عصبانی میشم ازت کلافه ام میکنی دعوات میکنم منو ببخش گلم بغض میکنی اما گریه نمیکنی باورت نمیشه بعدش که میبوسمت و بغلت میکنم از بغلم جدا نمیشی بمیرم برات که تو فرشته زمینی من اینقدر دل پاک و دل نازکی........من مامان بدی ام خیلی بد..........الان عین یه گل خوابیدی عسلم اما انگار گرمت شده چون از خواب بیدار میشی یه نق میزنی باز میخوابی
دخترم عکسای زیادی میخوام ازت بگیرم و اینجا بذارم اما تو شیطون بلا شدی دیگه نمیشینی که عکس بگیرم حتی فیلم هم نمیذاری بگیرم همش باید دوربین مخفی تو خونه بذارم اونم فیلما و عکسای کج و کوله درمیاد