دخمل من 16ماه و 14 روزشه
سلام دختر نازم عزیزم عسل مامان من خیلی شرمنده توام خیییییییییییییییییلی وقته آپ نشدیم ولی بهت قول میدم تا بشه زود زود بیام و برات بنویسم عزیزم تموم وقتم به مدرسه و خونه مامانی و گذروندن وقتم با تو میگذره...
این روزای هستی خانوم پره از کنجکاوی و دلبری.... عزیز من دختر خوبم اینقدر شیرین و شیطون شدی که یک دقیقه هم نمیتونم ازت چشم بردارم همش درحال به هم ریختن کل خونه ای ...
به همه وسایل خونه کار داری مهم نیست چی باشه تو باید بهش دست رسی پیدا کنی وگرنه اینقدررررررررر نق میزنی و دستتو به طرفش دراز میکنی که مجبور میشم بهت بدمش ...
کارایی که بلدی اینا هستن:
نشستن به صورت کاملا حرفه ای
دست به مبل گرفتن و ایستادن
کنار دیوار کمد مبل و هرچیزی دست گرفتن و راه رفتن
ایستادن چند دقیقه ای
چند قدم میتونی مستقل راه بری ولی هنوز از قدم بیشتر نشده
کلماتی که میگی:بابا دادا دَدَ به به ماما (فقط وقتایی که داری غر میزنی میگی ماما)
گَ گَ
وقتی بهت میگم دعوام کن دعوام میکنی در عین حالم خنده ت میگیره خدایی حرف نداری
وقتی بهت میگم :هستی چشمات کو انگشتتو میکنی تو چشمت
وقتی میگم موهاتو شونه کن محکم دستتو میکشی روی موهات
وقتی میگم دندونات کو دستتو میذاری تو دهنتو گاز میگیری
راستی دخترم تا الان 4تامروارید خوشگل بالا داره 2 تا پایین
وقتی میگم دماغت کو دستتو میذاری و دماغتو میگیری و تو دماغی حرف میزنی
خیلی حال میکنی از این کار
خلاصه که تو این روزا یه عسل به تمام معنایی