هستی 6 ماهه من
هوراااا هستی 6 ماهه شده
دختر نازم شما دارید بزرگ میشید
قلبونت بلم با این لباس صولتیت عسیسممممم عاشق این خرگوشی شدی شما؟//
و به شیرین ترین دوره زندگیت رسیدی عزیز مامان
عشقم واکسن هاتو زدی دیگه رفت تا 1 سالگی
الهی برات بمیرم که اینقدر مظلومی شما
واکسنتو که زدی فقط همون لحظه اول جیغ زدی بعدش دیگه نه
...
مامی جون من دوست ندارم دخترم مظلوم باشه حقشو میخورن اینطوری!!!
مامان جان شما شیر از من نخوردی که نخوردی
و من هی فقط غصه خوردم و میخورم
آرمان نوه عموی باباتو که میبینم چه شکلی از مامانش شیر میخوره
دلم میسوزه وای که آرزو به دلم گذاشتی مامان جان
نگاه ها و حرفای بقیه هم که آتیش به جونم میزنه
کاش مامانی حرفامو میفهمیدی و شیر میخوردی عشقم
ولی ازهمه اینا بگذریم فقط تنت سالم و سلامت باشه بقیه اش میگذره
به قول گلاره جون شاید بعدا خوشحالم شدم از این موضوع!!